مدح و ولادت امام عسکری علیهالسلام
از عـرش دارد میرسد فصل بهـارم كم كم پُر از خورشید خواهد شد دیارم از عرش دارد میرسد پیـكی خـدایی از عـرش دارد میرسـد دار و نـدارم یك عمراز دست خودم درحبس بودم امـشب نگـاهـش مـیشــود راه فـرارم امیّـد بسـتم بر كـرامتهـای چـشـمش بلـكه كـمی رونق بگـیرد كـار و بـارم من هرچه را دارم به دست دوست دادم شكـر خـدا كه بـعد از این بیاخـتـیارم از آسمان نــور هــدی آمــد، مبــارك عیـســای آل مصـطـفــی آمـد مبـارك ما اهـل بـارانیـم و اهل روضههـائـیم عـمری است محـتاج گـداهای شـمائیم آوارههـای كــوچــۀ حُـسـن بـهــاریـم كــاسه به دسـت سفـرههای هـلاتـائـیم از روز اول خـادم این خـانه هـستـیم تـا شــام آخـر هـم مـقـیـم این حـرائـیـم ما نسل در نـسل عـاشق این خـانواده دیــوانـهوار از عــالـم و آدم جــدائـیـم وقتی كراماتِ نگاهت شــامل مـاست یعنی كه درهفت آسمان مشكل گشائیم از اولش هم قـلـب ما دست شما بـود تـوفـیـق ما و سـلب ما دست شما بود شكـر خـدا كه عـاشـقی درمـان ندارد ایـن قـصـۀ شـاه و گــدا پـایــان نـدارد شـكـر خـدا كـه عـاشـق این خـانـواده شـرمنـدگی دارد ولی عـصیــان ندارد فـرع تـولّی و تبـرّی اصـل دین است ایـمـانِ بـی این خــانـواده جـان نـدارد چشمی كه ابری شدازاین دریای جوشان در روز محـشـر لحـظـۀ گـریان ندارد دست كسی بر دامن فـهـم شما نیست ایـن نــردبــانهــا پــلـۀ آســان نــدارد ای خـلـقـت آدم طــفــیـلــی وجــودت هفت آسمان محتاج بارشهای جودت امشب بیا رحـمی به حال این گدا كن بـیآبـرویـی را مـقـیــم ایـن حــرا كـن ابـری بیـاور بر سـر چـشـم خـسیـسم بـا دسـت بـاران درد دلهـا را دوا كن یك قطره از نـور كـراماتت بـپاش و این دفعه ما را حُر دشت روضهها كن دلبـستـگیهـای مــرا از من بگـیـر و بر چـشمهای خود اسـیـر و مبـتـلا كن یك صبح با جادوی چشمت این گدا را از جـمـلـۀ هـمـسـایـههـای سـامـرا كن گرچه به ظاهـر از خداوندی جـدائید آئــیـنـه در آئـیـنـه تــكــرار خـدائـیــد |